نتایج جستجوی عبارت «علی دلداری دبستان سجاد مدرسه راهنمایی شهید مفتح شلمچه گلزار شهدا ۱۳۶۶/۱۲/۲۷ ۱۳۶۷/۳/۴ ۱۳۶۶/۱۲/۲۷ ۱۳۶۷/۳/۴» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
به یاد شهید حمید مستفیضی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
واردخاک وطن شد پیکر پاک حمید رفت اودرجبهه‌تا تن را رها‌سازد ز ننگ در وصیت نامه گفت ای‌دوستان نازنین رهبر ما دوستان‌پیرجماران است و بس جان بکف ازامرودستورخمینی‌می رویم روز ما تاریک از ظلم عیان گردیده بود خواری اسلام را درچشم‌می‌دیدی‌عیان چون‌حسین‌بن علی‌آن نایب خاص امام گفت هل من ناصرا"ینصرزدل‌این راهبر همچوخورشیددرخشان‌گشت‌مارا راهیاب ایکه‌گویی کاش بودم با حسین درکربلا جبهه ها امروز محتاج‌جوان‌وپیر ماست هرکسی داردتوان‌بایدکه‌بی‌صبر و درنگ مادرم از دادن فرزند خود دلشاد باش گریه کن از...
به یاد شهید داوود آذریان
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
باز از ره کرب بلا آمد شهید دیگری باز از دیارکربلا خونین پرو بالی رسد شد صحنه ایران‌زمین‌کرب‌و بلای شیعیان جان درپی‌قرآن‌ و سردرپی‌ایمان دهند نعش جوانان میرسد همچون‌گل‌پرپر شده لیکن شهیدان زنده اند فرموده قرآن بود گلگون‌بودرخسارشان‌ازخون‌صاف‌و پاکشان آتش زند صدام را پیچد بهم هردام را راه حسینی رفته‌اند زامرخمینی رفته‌اند پیر جماران را بگو باد صبا از ما سلام از بار ننگ زندگی تن را رهایی داده اند خونجوانان وطن هردشت راگلگون کند تا مهر و...
خاطره ای از شهید فیروزی
دانشنامه دفاع مقدس »
آقای الله مراد مقصودی خاطره‌ای از شهید خاکباز فیروزی از رزمندگان عزیز روستای خواجه جمالی نقل می‌کند: ایشان نیروی بسیار زرنگ و خوبی بود‌، موقعی بلند شد تا با آر‌پی‌جی به تانک دشمن حمله کند‌، تیر به بازویش خورد و مجروح شد‌، من به سراغش رفتم‌، دیدم به گونی‌های سنگر تکیه داده و دارد گریه می‌کند‌. با او شوخی کردم‌، گفتم: عجب رزمنده‌ای، حالا آمده‌ای بجنگی‌؟! تو که با یک تیر داری گریه می کنی‌، پس چطور می‌خواهی از...
تقلب در قرعه کشی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
در عملیات کربلای 4 دو نفر از برادران پیک گردان کمیل بودند. قرار شد یکی از این دو به همراه شهید مرتضی جاویدی به آن سوی اروند (ضلع غربی) بروند و مسیر را شناسایی کنند. تا زمانیکه گردان از روی اروند حرکت کرد و به آن سو رسید بچه‌ها را راهنمایی کنند. موقع انتخاب یکی از این دو نفر، بحث بیش آمد و هر دو اصرار داشتند که باید من بروم. چون به نتیجه نرسیدیم قرار شد قرعه...
به یاد شهیدان سید محمد مهدی قاری نیا و سید محمد قریشی و محمد علی مکرر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای ‌شقایق‌های‌ گلزار سعادت‌ مرحبا، بر شما صد مرحبا ای شقایقهای گلزار سعادت مرحبا، بر شما صد مرحبا لاله‌ها‌ی‌ سرخ میدان ‌شهادت مرحبا، بر شما صد ‌مرحبا ‌ مرحبا براین جوانان وفادار حسین(ع) مرحبـا بر لاله های سرخ گلزار حسین بر شما ای‌ عاشقان با شهامت‌ مرحبا، برشما صد مرحبا مرحبا بر پیروان ناب افکار حسین ای شقایقهای گلزارسعادت مرحبا، برشما صد مرحبا شد سرافراز ازشما آزادگی اندر زمین لاله‌های ‌سرخ ‌میدان شهادت مرحبا، برشما صد مرحبا ای جوانان دلاور نوگلان ملک دین بر شما آزادگان با درایت مرحبا،...
نامه شهید محمد حسین کاسبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ » شهيد محمد حسين کاسبي »
بسمه تعالی سلام به رهبر عظیم الشأن انقلاب امام خمینی. خدمت پدر و مادر بزرگوارم سلام عرض می‌نمایم. پس از سلام، پیروزی اسلام را از خدای متعال خواهانم. پدر و مادرم؛ بدانید که من نا آگاهانه به جبهه نیامدم بلکه آگاهانه آمده‌ام تا به ندای «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» حسین زمان لبیک گویم و دشمنان اسلام و کفار بعثی عراق را از خاک ایران بیرون کنم. پدر و مادر مبادا شما خدا را فراموش...
بیاد شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
مرتضی در راه قدس و کربلا گشته شهید او برای فتح قدس و کربلا بازو گشاد گشت مدلول ای خدا قربانی اسلام ودین مرتضی مدلول در حفظ شرف قربان شده درشب قتل امام صادق آن گلگون عذار ای عزیزان‌مرتضی‌کاری حسینی‌کرده است آرزوی مادرش این بود که دامادش کند ای دریغا آرزوی مادرش بر باد رفت نی‌غلط گفتم شهیدان شادمان وسرخوشند مرتضی ای محرم راز دل مادر بیا قلب بابا از فراقت ای جوان بشکسته است ای جوان با...
به یاد شهید محمد طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
درره اسلام‌ و قرآن‌کشته ‌شد‌یارب محمد شد نثار راه قرآن طاهری آن مرد بخرد همچومحمودآن‌معلم‌آن‌شهیدپاک امجد آن جــــــوان پـــاکباز نـــازنــــین ((( معلـم شهید مـا طــاهری محمد آمد پی تبریک عید منادی صلح و صفا طاهری روی تو بوسد به صفا طاهری جان بدهد راه خدا طاهری بود ترا برادر مــــــــهربان داشت بدل نقش‌ترا او نشان نام تواش بود همه بر زبان بهــر خدا گشته به میدان روان سرنشناسند ز پا طــاهری چونکه فتاد از کف تواسلحه در پی اهداف توصد مرحله برادرانت به همه...
مرحله اول عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچه‌ها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند‌. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است‌: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت‌. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق می‌رفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن می‌رسیدیم‌....
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...